۱۳۸۳ اردیبهشت ۲۷, یکشنبه

مصائب مسيح

با خودم قرار گذاشته بودم اين وبلاگ را ھفته‌اي يک بار گرد گیري کنم. امیدوارم بتوانم بر سر قرارم بمانم. و ديگر اين که درباره فيلم (مصائب مسيح) بسیار نوشته‌اند و خواھند نوشت. قصد تکرار مکررات را ندارم. حرف ديگري دارم که خواھم گفت.

نمي‌دانم اوّلین تحريف جدي و عمیق در تاريخ و مفاھیم بنیادي اسلام کِي و توسط چه کسي بوده است؛ اما مي دانم مسلمانان ظرفیت و استعداد قابل توجھي براي قبول و باورتمامي مُھملات و سخنان بي پايه و تحريف شده داشته و دارند . از حديث ھاي جعلي بگیريد تا سرگذشت‌ھا و روايات و مباحث فقھي و دعا و اوراد و اذکار بي پايه و غلط . در طول قرن‌ھا کمیّت و کیفیّت اين خزعبلات چنان قوي و سازمان يافته شد که بسیاري از اين ھجويات به عنوان واقعیت پذيرفته و معتقد به آنھا شديم.

در حال حاضر در شرع اسلام حکمي داريم به اين مضمون : براي حفظ شأن و احترام معصومین(ع) و پيامبر اسلام (ص)، ھر گونه شمائل و تصوير سازي از اين مقدسین حرام است.

ش شتاب کن ناصري، شتاب کن!

از تعداد نسخه‌ھايي که درباره زندگي حضرت مسیح(ص) ساخته شده است آمار دقیقي در دست نیست. برخي از کارگردانان ينگه دنیايي با توجه به جذابیت، کشش و گیشه‌اي که اين گونه آثار دارند از زندگي اين بزرگوار فیلم سینمايي و يا مستندي ساخته اند. نه فقط زندگي ايشان براي خلق زيبايي‌ھا در ھنر ھفتم دست‌آويز خوبي شد، بل که ماجراھايي که قبل و بعد از زندگي اين بزرگوار به وقوع پیوست نیز تبديل به آثار مطرح سینماي کلاسیک جھان شد .

(آخرين وسوسه مسیح)، (باراباس)، (خرقه)، (عیسا به روايت متا)، (عیسي‌بن مريم) و اين اواخر (مصائب مسيح) نام‌ھايي است که به يادم مي‌آيد.

غير از يك فيلم به نام (پيام‌آور) كه در ايران با نام (محمد رسول الله) نمايش داده شد و آن هم با همت و ياري سينماي هاليوود ساخته شد ھیچ فیلم ديگري از مقدسین اسلام وجود ندارد که توانسته باشد با معیارھاي سینمايي جھان ھمخواني داشته باشد و در تمام کشورھا به نمايش درآيد و ديگر مردم از ديدنش لذت ببرند . از زندگي، رنج و مصیب ت ھايي که بر محمد بن عبدالله(ص) وارد شد، از گريه‌ھا و سیلي‌ھايي که علي بن ابیطالب(ص) از جھل مسلمانان بر گونه‌ھاي خود مي‌زد، از سر در چاه فرو بردن و يتیم نوازي و سکوت و به آتش کشیدن در خانه و طناب به گردن ايشان انداختن، چه تصويري توانستیم ارائه بدھیم؟ از تراژدي کربلا و مصائبي که بر حسین بن علي(ع) و خانواده و يارانش رفت، غیر از لجن‌گويي‌ھايي که بر بالاي منبرھا و خطبه‌ھا توسط دشمنان خدا گفته مي‌شود که حاصلي جز روي بر گرداندن ما و ديگران از اين گفته‌ھا شده، چه حاصل بھتري به دست آورده‌ايم؟ بحث مزخرف و بي‌حاصل برتري کدام دين نسبت به بقیه در بین نیست. صحبت از ناتواني و پر ادعايي ما مسلمانان است.

-شتاب کن ناصري، شتاب کن!

از زندگي و آموزه‌ھاي مسیح(ص)، نسخه‌ھاي سینمايي بسیاري ساخته و به نمايش در آمد . با وجود فيلمي همچون (آخرين وسوسه‌ي مسيح) که داد بسیاري را در آورد، آيا يک اپسیلون از شأن و احترام ايشان کاسته شد؟ غیر از حفظ جايگاه والا و بالاي ايشان فعل ديگري به وقوع پیوست؟ اما ما آمده‌ايم از مقدسین خودمان پرتره مي‌کشیم اين چنین: چشم‌ھايي طوسي يا سبزيا آبي. صورتي سفید و جوان، بدون استثنا زخمي و خون آلود با شمشیري بر کف و بازوھايي کُره کرده و فیگوري قُلدُر مُآبانه .

سريال و فيلم مي‌سازيم چون (تنهاترين سردار)، (روز واقعه) و (ولايت عشق) كه از ضعف ساختار، داستان و فیلم نامه به شدت رنج مي برند. كه اگر نام بيضايي و موسيقي انتظامي و بيات را از آن برداريم فرو مي‌پاشند. با اين حال بارھا از طرف نھادھاي حکومتي به آن جايزه تعلق مي‌گیرد.

چرا جھان اسلام نتوانسته فیلمي شاخص با بافتي قوي از تاريخ و مقدسین خود به دنیا عرضه کند؟ -کمبود تکنولوژي سینمايي تنھا بخش کوچکي از اين چرا را در بر مي گیرد. علت ِ پر رنگ‌تر، خط قرمزھا و شعور ناقصي‌ است که جان و مال و باور و ايمان و ھزاران ھزار چیز ديگر ما را در بر گرفته در نگاه جھاني تبديل شده‌ايم به مردمي جاھل، تروريست و عقب افتاده . و جاي تمام اين ناتواني‌ھا و ناکامي‌ھا را در خیال خود با يک چیز پر کرده ايم: ادعا، ادعا، ادعا .

واقعن چرا ما اينقدر بدبختيم ؟

هیچ نظری موجود نیست: