مجنون را ميبرند پيش طبيب از براي حجامت. ميگــــريد. او را ميگويند: تو را چه ميشود؟ تو كه اهل ترس نبودي.
ميخندد و ميگويد: ليك از ليلــي وجود من پُــر است.
.
۱ نظر:
میلاد111
گفت...
به نام خدای عشق وبا سلام خدمت شما ودوستان همنوا نمیدانم میدانی یا نه ،که چقدر این همنوائی را که استاد عزیزم تو خون ماریخت را دوست دار.م که اگر قرار باشد مرا نیز حجامت کنند نخواهم گذاشت واگر مجبورم کنند های های خواهم گریست. دوستت دارم ودوستتان دارم
۱ نظر:
به نام خدای عشق
وبا سلام خدمت شما ودوستان همنوا
نمیدانم میدانی یا نه ،که چقدر این همنوائی را که استاد عزیزم تو خون ماریخت را دوست دار.م که اگر قرار باشد مرا نیز حجامت کنند نخواهم گذاشت واگر مجبورم کنند های های خواهم گریست.
دوستت دارم ودوستتان دارم
ارسال یک نظر